نويسنده: آيت الله سيدعلي حسيني ميلاني




 

اين حديث در فضايل و ترتيب خلفا را طبرانى، ابونعيم اصفهانى، ابن عدى، خطيب بغدادى و علماى ديگر اهل سنّت از ابن عبّاس نقل كرده اند.
خطيب بغدادى مى نويسد:
ابن عباس مى گويد: رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:
بر روى تك تك برگ هاى درختان بهشت اين گونه نوشته شده است: « محمد رسول اللّه، ابوبكر صدّيق، عمر فاروق، عثمان ذو النورين».(1)

حديث ساختگى و ديدگاه برخى از علما

ابن جوزى در بخش فضايل سه خليفه ابوبكر، عمر و عثمان چند روايت نقل كرده است.
وى حديث نخست اين بخش را از عبدالرحمان بن محمد قزّاز، از احمد بن على بن ثابت، از قاضى ابوالفرج محمد بن احمد بن حسن شافعى... از مجاهد، از ابن عبّاس نقل مى كند كه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود: بر روى تك تك برگ هاى درختان بهشت، نوشته شده است... .
ابوحاتم بن حبّان درباره اين حديث مى گويد: اين حديث، باطل و ساختگى است. على بن جميل، حديث جعل مى كرد و به هيچ روى، نقل روايت از او جايز نيست.
ابواحمد بن عدى مى گويد: هيچ كس جز على بن جميل، اين حديث را از جرير روايت نكرده است و او همان است كه به نقل احاديث باطل از زبان راويان ثقه و مورد اعتماد مى پردازد. بنابراين او سارق احاديث، بود.(2)
ذهبى مى گويد:
على بن جميل رقّى، از جرير بن عبدالحميد و عيسى بن يونس روايت كرده است. ابن حبّان او را تكذيب مى كند و دارقطنى و ديگران، او را در نقل حديث ضعيف مى دانند. على بن جميل، از جرير از ليث از مجاهد از ابن عباس روايت مى كند كه پيامبر صلى اللّه عليه وآله فرمود: هنگامى كه در معراج، مرا به آسمان بردند... .
شيخ ناشناخته اى به نام « معروف بن ابى معروف بلخى» ، همانند على بن جميل، اين حديث را از قول جرير نقل كرده است.(3)
جلال الدين سيوطى درباره اين حديث و راوى آن مى گويد:
طبرانى حديثى را اين گونه آورده است: سعيد بن عبدربّه صفّار بغدادى، از على بن جميل رقّى، از جرير بن عبدالحميد، از ليث، از مجاهد حديثى را به صورت مرفوع از ابن عباس، نقل مى كند كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود:
هيچ درختى در بهشت نيست مگر اين كه بر روى برگ هاى آن نوشته شده است... .
ابن حبّان مى گويد: اين حديث جعلى است و على بن جميل، حديث جعل مى كرد.
آن گاه سيوطى مى افزايد: ابونعيم اصفهانى اين حديث را در الحليه، از قاضى ابواحمد بن محمد، از احمد بن حسن بن عبدالملك، از على بن جميل روايت كرده است.
ختلى در كتاب الديباج مى نويسد: قاسم بن ابى على كوفى، از عبدالعزيز بن عمرو خراسانى، از جرير رازى، از ليث، از مجاهد، از ابن عباس، اين روايت را به صورت مرفوع نقل كرده است.
ذهبى در الميزان مى نويسد: عبدالعزيز فرد ناشناخته اى است و اين حديث باطل است. پس همين، آفت اين حديث است.
ابن عدى مى گويد: احمد بن عامر برقعيدى، از معروف بلخى در دمشق، از جرير، از ليث، از مجاهد، از ابن عبّاس اين روايت را به صورت مرفوع نقل كرده است.
آن گاه ذهبى مى نويسد: اين حديث، جعلى و ساختگى است.(4)

پي نوشت ها :

1- تاريخ بغداد: 5 / 207.
2- الموضوعات: 1 / 251.
3- ميزان الاعتدال: 5 / 144.
4- اللآلى المصنوعه: 1 / 292 و 293.

منبع مقاله :
آيت الله حسيني ميلاني، سيد علي؛ (1390)، احاديث ساختگي، قم: انتشارات حقايق، چاپ سوم